Sadegh Hedayat

البومة العمياء

Tells the story of an unnamed pen case painter, the narrator, who sees in his macabre, feverish nightmares that "the presence of death annihilates all that is imaginary. We are the offspring of death and death delivers us from the tantalizing, fraudulent attractions of life; it is death that beckons us from the depths of life. If at times we come to a halt, we do so to hear the call of death... Throughout our lives, the finger of death points at us." The narrator addresses his murderous confessions to the shadow on his wall resembling an owl. His confessions do not follow a linear progression of events and often repeat and layer themselves thematically, thus lending to the open-ended nature of interpretation of the story.

The Blind Owl

Indeholder originalmanuskriptet til hans roman: Buf-i kur og novellen: Zindah bi-gur

و نقدی بربوف کور

متن كامل بوف كور و زنده بگور

Porochista Khakpour

D. P. Costello

بوف کور شناخته‌شده‌ترین اثر صادق هدایت نویسنده معاصر ایرانی، رمانی کوتاه و از شاهکارهای ادبیات سدهٔ ۲۰ میلادی است. این رمان به سبک فراواقع نوشته شده و تک‌گویی یک راوی است که دچار توهم و پندارهای روانی است. کتاب بوف کور تاکنون از فارسی به چندین زبان از جمله انگلیسی و فرانسه ترجمه شده‌ است کتاب با این جملات مشهور آغاز می‌شود «در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد؛ چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیش‌آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند. زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به‌وسیله افیون و مواد مخدره است. ولی افسوس که تأثیر این‌گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید».

Blind Owl

بوف کور

سگ ولگرد

البومة العمياء وقصص أخرى

se ghatre khon

سه قطره خون

Alavieh Khanum va Velangari

علویه خانم و ولنگاری

کاتیا

داش‌ آکل

حاجی مراد

Üç Damla Kan

เลือดสามหยาด/นรกในอก

Following a disjointed, vision-like structure, The Blind Owl is the nightmarish exploration of the psyche of a madman. The narrator is an ailing, solitary misanthrope who suffers from hallucinations, and his dreamlike tale is layered, circular, driven by its own demented logic, and punctuated with macabre and surreal episodes such as the discovery of a mutilated corpse, and a bizarre competition in which two men are locked in a dungeon-like room with a cobra. Initially banned in the author's native Iran, the novel first appeared in Tehran in 1941 and became a bestseller. Full of powerful symbolism and terrifying imagery, this dark novella is Hedayat's masterpiece.

Sadegh Hedayat

About

Books

Join the club